سريال طنز وسياست
نگارش: حميد برنا نگارش: حميد برنا

پيــــــــوست به گذشته

مناظرهء

کاکه تيغون وکربلايی

بخش پنجاهم

      امروز سه شنبه 23 اکتوبر2007، دو روز قبل بعداز 14 سال در همين ماه برف باری آغاز شد( نوشته شده در روزنامه togezeitung TZ چاپ مونشن- آلمان)، هوا سرد وبارانيست ودودوست بعداز مدت زياد بازهم در خانهء کاکه تيغون يکجا شده، بعداز صرف ناشتا صحبت را آغاز ميکنند.

کاکه تيغون: کربلايی جان، اينه بخير ماه رمضانام تير شد وده روزای عيد خوب سات ماتير شد، مهمانای ما از جايای دور آمده بودن وبسيا خوش تيرشد.

کربلايی: آ کاکه جان مهمانای مام از امريکا وکانادا آمده بودن وبسيار دير وخت باد ديديميشان واز قديما ياد کديم، از روزای خوش وآرام وطن.

کاکه تيغون: کربلايی جان، ده ای مدت زيات که مه وتو مهمان داشتيم، حتمن خبرا را شنيدی، کتی مهمانا يکجايی، مام کَند وکَپر شنيديم، امّا هميشه  تو دقيق می شنوی، بگو چه گپا شده ده وطن؟

کربلايی: کاکه جان، انگليس – امريکا سرمردم جهان مسقره گی ميکنن، خود می سازن وخود ميگن وده ای فکر هستن که مردمام باور ميکنه، مثلن يک روز کتی يک ريش دار ده تلويزيون آغای بيات مصاحبه ميکدن، بنام ملا عبدالشکور مجاهد وده همونجه نوشته کده بودن که" نماينده طالبان در مؤسسه ملل متحد"، اوّل خود طالبا کدام حکومت قانونی نداشتن يانی وختيکه مجاهدينه شکست دادن واز کابل کشيدشان ده حريم ملل متحد تجاوز کدن وباد ازيکه داکتر نجيب الله فسخ ماهده( معاهده) ديورنده امضاء نکد وده روی شان تف انداخت اوره کشتن وپاچايی خوده اعلان کدن، که چند کشور عربی مثل امارات متحده عرب، عربستان سعودی وپاکستان اوناره به رسميت شناختن وامريکاهم که ده اوّل به رسميت شناخته بود از شرم دنيا گپ خوده پس گرفتن، وغير همی طالب پرورها هيچ کسی حاضر نشد که ای حکومت وحشی هاره به رسميت بشناسه، پس چطو ميتانستن نماينده ده ملل متحد داشته باشن و مهمتر ايکه : مؤسسه ملل متحد اس، نه دول متحد؛ يانی ده اونجه از ملت ها نماينده ميباشه نه از دولت ها ؛ مثلی که ده زمان اتحاد شوروی از همو يک دولت 16 نماينده که از ملل مختلف بودن، ده مؤسسه ملل متحد نماينده داشتن، همطو از ساير کشورها چنين بود. حالانکه طالبا خو ازيک ملت مشخص هم نيستن، ده اونجه برعلاوه شماری از مليتهای ساکن افغانستان، ملت تاجيک اس، اوزبک وتتار اس، عرب اس، پاکستانی و غيره اس، چطو متحد شده ميتانن وچرا مؤسسه ملل متحد نماينده شانه قبول کده واگه قبولام کده باشه، خلاف نورمای خود مؤسسه ملل متحد اس، ببين کاکه جان! ای مسقره گی سر دنيا نيس؟

کاکه تيغون: کربلايی جان! به بانه چه ای نماينده طالبا ره آورده بودن؟

کربلايی: کاکه جان بخاطر ازی که آغای کرزی از طالبا دعوت کده بود، که بياين ده دولتام اشتراک کنن، امّا اونا سه شرط مانده بودن: يک 14 ولايت سره دی (سرحدی) ره بريشان بتن، 2 – بنديای شانه خلاص کنن، 3- تاريخ برگشت قوای خارجی ره تائين کنن ( تعيين کنند).

کاکه تيغون: کربلايی جان با ای نماينده طالبا، يک قصه ملانصرالدين بيادم آمد.

کربلايی: کدام قصه کاکه جان؟

کاکه تيغون: يک روز رمه گوسپندا از پيش خانه ملا تير ميشد، يک گوسپنده ملا زد وده خان بورد، همسايش ديده ورفت پيش قاضی، قاضی ملاره خاست وپُرسان کد چرا گوسپنده دُزدی کدی؟ ملا گفت: کی ميگه، مه دزدی نکديم، قاضی گفت: ده قيامت همی گوسپند، خودش حاضر ميشه وبحکم خداوند، سر زبان ميايه وميگه که همی ملا مره دوزی کده بود، يکدفه ملا گفت، اگه ايطو شد، ده همونجه از گوشش ميگيرم وبری صايبش ميتم.

حال همی نماينده طالبا ره بگوين که ملا عمر وبن لادن وگلبدين ودِگايشه از گوشش شان گرفته وبه واتر بوش تسليم کنه، دنيا ميشه گل وگلزار.

هردو رفيق چند دقيقه ميخندند ويک پياله چای تازه ريختانده وبا دشلمه نوش جان ميکنند، کاکه تيغون بازهم می پُرسد؛

کاکه تيغون: خو کربلايی جان دگه چی گپاس؟

کربلايی: کاکه جان  ميگن خانم سرکوزی رئيس جمهور فرانسه نسبت مخالفتهای سياسی باشوهرش ازهم ديگه جدا شدن .

کاکه تيغون: ای چطو اختلاف سياسی اس؟

کربلايی:  چون خانم سرکوزی مخالف سياستهای بوش اس وهمزمان آقای سرکوزی ازجمله بوشيستهای وفادار اس، بنا برآن اين زن وشوهر از نگاه سياسی نتوانستن با همديگر توافق کنن، روی همی دليل هفته گذشته خانم سر کوزی به کليسا رفته وجدايی خوده از سرکوزی اعلام کد.

کاکه جان  يک گپ ديگه هم، دوسه روز پيش ده همی راديو آزادی که از طرف CIA از پراگ پخش ميشه گفتن، که امريکا يا دو طياره ده افغانستان روان کدن که با کدام اشعه مرموز ميتانست از معادن افغانستان عکس برداری کنه، يانی ده زير زمين تمام چيزا مالوم ميشه، چارصد معادنَ کشف کدن.

کاکه تيغون:  بازام دروغ کربلايی جان، يا چطو ميتانن اززير منها خاک معادنَ تشخيص کنن، ونميتانن ده سطح زمين ملا عمر وبن لادن وگلبدينَ ببينن، ای گپ مثل همو کشف اوَ ده کره مريخ اس، که بازام يا کشف شان غلط اس يا نيافتن طالبا ده روی زمين دروغ مَز( محض).

دوباره هردو بر مردم ساده جهان که خود را غافل انداخته اند، يعنی تجاهل عارفانه ميکنند می خندند وشيطانهای بزرگ جهان را تقبيح می نمايند، بازهم کاکه تيغون سئوال ميکند.

کاکه تيغون: کدام گپ خوبام اس که بگويی کربلايی جان؟

کربلايی: نی کاکه جان، بجزء کشت وکشتار مردم افغانستان، که گفتيم چون بسياراس، چيزی نميگيم، يک گپ دگه ره چند روز پيش از BBC   شنيدم، که 60 فيصد مردم اوغانستان زير خط فقر زنده گی ميکنن، که حتمن ( حتماً) از 40 فيصد ديگه 30 فيصد ده خط فقر وممکن 8 فيصدش سر خط فقر که بخور ونمير وخانام دارن وراديويام خريده می تانن، 2 فيصد باقی مانده ده سطح بسيار بالای امريکايی زنده گی دارن که دارای همه چيز بوده وسالانه ده کشورای عربی يا جزاير هاوايی تفريح هم ميکنن.

کاکه تيغون: خی ده همی تلويزيون آغای بيات بره همی دوفيصد آشپزی و ديکوريشن منازله ياد ميتن، که اونام ای تلويزيونه نخات( نخواهد) ديدن؟

بازهم هردو ميخندند وکاکه تيغون ميپرسد.

کاکه تيغون: بگو کربلايی جان دگه خبرارام که خوب خُلق ما تنگ شوه.

کربلايی: چند روز پيش بنديای پلچرخی دان خوده دوخته بودن واِتساب( اعتصاب) غذايی کده بودن، که دوسيه های شان ديده نميشه وبنديای سياسی ره اعدام ميکنن، که بگمانم خلاف قوانين موضوعه اس.

يک گپ بسيار جالب ايس که چند روز قبل يک عضو ولسی جرگه ميگفت که ده قاچاق مواد مخدر نيروهای امنيتی دست دارن واگر بخواهيد لست نامهای شان پيش مه اس، اما جالب ترش ايس که مثل همو آغای جلالی که لست بزرگتر داشت، هيچ کس پرسان نکد، ايرام (اين راهم) کسی پرسان نکد که لستته نشان بته.

کاکه تيغون: خيرکربلايی جان بگو کدام فکاهی که چند دقه خنده کنيم باز بريم جماعت خانه.

کربلايی: اينه کاکه جان فکاهی؛ يک نفر مثل تو واری از زن خود بسيار ميترسيد وبسيار زير فشار بود، موضوع ره به رفيقای خود گفت، يکی گفت او روز زنم نانه شور کده بود، يک سيلی زَدمش، دگه گفت پيرانم چِرک ششته بود، زنه يک گور مُشتی زدم، گفتم زود بخيز پيرانه پاک بشوی، توم خوده تکان بته، ايطو خو نميشه.

ده رگ غيرت مردکه خورد، خانه رفت، بوت خوده کشيده، ده دروازه زد ودگه بوت خوده زد، دروازه ره زنش واز کد، گفت: خدايا مره بگيره يا، ديد که زنش چوب آش گز گرفته ايستاده س، گفت يا خدا مره بگيره.

 هردو چند دقيقه خنده کرده، طرف جماعت خانه ميروند.

   ------------------------------------------------------------

با انتشار اين بخش سريال طنزوسياست يکساله شد.

 بخشهای ديگر انشاألله در آينده. 

  

 

 


October 28th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان